آماردخبر: در سالهای اخیر، هر بار که حادثهای دلخراش جانی ناشی از ریزش گودبرداری رخ داده، یک پاسکاری بینتیجه و تکراری بین شهرداری و نظام مهندسی ساختمان در میگیرد که هر یک توپ را به زمین یکدیگر می اندازند. پس از مدتی کوتاه، همه چیز فراموش میشود و در نهایت اصل قضیه به قوت خویش باقی مانده و جان شهروندان کماکان توسط نهادهای مسئول به بازی گرفته میشود.
جالب است که حتی وقوع هولناکترین حوادث جانی ناشی از گودبرداریهای غیراصول نتوانسته تلنگری جدی به جامعه و مسؤلان بزند و واکنشی جدی در جامعه ایجاد کند و مسئولان را به فکر چارهاندیشی اساسی برای ریشهکنکردن این معضل وا دارد و حتی متأسفانه گویی تکرار این حوادث باعث شده است افکار عمومی نیز حساسیت خود را درباره این موضوع از دست بدهند و با بیتوجهی از کنار این نوع خبرها رد شوند و همین است که حتی وقتی هولناکترین اخبار درباره این موضوع مخابره میشود، مسئولان حتی از واکنشهای احساسی و ابراز همدردی زبانی هم با قربانیان این حوادث مضایقه میکنند.
آن سوتر، البته رسانهها با تهیه گزارشهای متعدد، سعی در ایجاد حساسیت عمومی و روشنگری در این باره کرده و در بسیاری موارد با تهیه ویژهنامههای تخصصی، به زعم خود تلاش جدی در بررسی ابعاد همهجانبه این موضوع میکنند؛ اما گویی زور هیچ رسانهای به نهادهای ذیربط نمیرسد و این مشکل به موضوعی لاینحل تبدیل شده است. پرسشی که در این بین مطرح میشود، این است که چرا علیرغم اینکه حل این معضل ریشه فنی دارد، دستگاهها ارادهای برای ازبینبردن آن نشان نمیدهند؟
تقریباً دو ماه قبل بود که در گود برداری غیر اصولی در بابل که موجب تخریب و فرو ریختن 8 باب مغازه شد. عملیات گود برداری در خیابان ششم بهمن این شهرستان چهار باب فروشگاه قاب سازی، یک دهنه شیشه بری، یک دهنه کتاب فروشی، یک باب عینک فروشی و یک دهنه قهوه خانه را به طور کامل تخریب و فرو ریخت.
خوشبختانه با توجه به ساعت وقوع حادثه تلفات جانی و آسیب دیدگی اتفاق نیفتاد اما مالک پروژه بنا به دلایل نامشخص ضلع سمت مغازه های فوق را به امان خدا ول کرد و هیچ تمهیداتی راجع به آن نیندیشید. با توجه به هشدارهای دفتر نمایندگی نظام مهندسی بابل در خصوص مهار گود و استفاده از مهندسین ذیصلاح، شهرداری بابل هیچ توجهی به آن نکرد.
کارشناسان بر این باورند که وزارت راه و شهرسازی موظف است برای کاهش حوادث گودبرداری، دستورالعمل کارآمد گودبرداریهای اصولی را تدوین و ابلاغ کند؛ اما معلوم نیست که به چه دلیل این وزارتخانه در این زمینه کوتاهی میکند. جالب است بدانید چند سال پیش و قبل از آنکه عباس آخوندی در مسند وزارتخانه راه و شهرسازی قرار بگیرد، در قالب یادداشتی تحلیلی تحت عنوان «چرا دولت در حوادث ساختمانی تهران ورود نمیکند؟» نگاهی کارشناسی و همهجانبه به دلایل بروز حوادث ناشی از گودبرداری انداخت و در جمعبندی آن گفته بود: «من تاکنون حتی به یک گزارش رسمی که از سوی دولت در این باره (حوادث ناشی از گودبرداری) انتشار یافته باشد، برخورد نکردهام و تا آنجا که من اطلاع دارم، هیچ برنامه یا قاعدهای نیز دولت در این ارتباط ندارد. حتی پس از فروپاشی ساختمانها که متضمن تلفشدن جان انسانها است، حتی در شهری همچون تهران که پایتخت است، باز هم دولت از انتشار گزارشی رسمی درباره آن و ارزیابی علل و ریشه این اتفاقات خودداری کرده است. گویی هیچ اتفاقی رخ نداده است یا اینکه دولت هیچ مسئولیتی در این ارتباط ندارد!»
پرسش این است که چرا علیرغم اینکه عباس آخوندی در زمانی که وزیر نبوده به دولت گوشزد کرده که انتشار گزارش رسمی درباره ارزیابی، علل و ریشههای ناشی از گودبرداری میتواند در کاهش این حوادث تأثیرگذار باشد؛ اما حال که بیش از دوسال از زمان وزارت وی میگذرد، چنین گزارش مبسوطی را تهیه نمیکند؟ گزارشی که اگر امیدی نیست که بتواند این مشکل را حل کند، حداقل آن طور که خود ایشان گفته، با روشنگری درباره ابعاد مختلف این موضوع مسئولیت دولت مشخص میشود!
از راهکارهای مد نظر می تواند ناظر ژئوتکنیک در جامعه نظام مهندسی معرفی کرد که با نظارت بازرس ژئوتکنیک این مشکل به نحو احسن چاره یابی گردد.